سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
امروز: شنبه 103 آبان 26

موعود :

موسیقی و شیطان‌پرستی (قسمت چهارم)

   

 

 

 گفتنی است طبق اطلاعات موجود زمانی که این افراد «غیب» می‌شوند، جلساتی را با برخی مقامات بلندپایه امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی برگزار می‌نمایند و خواسته‌هایشان را مبنی بر حمایت‌های مالی، حقوقی و ... بیان و از حمایت ایشان برخوردار می‌شوند.


در بخش‌های گذشته اشاره کردیم که نحله مورد مطالعه با استفاده از موسیقی نتوانست به نفوذ خود در اقصی نقاط جهان تحقق بخشد.

عمده این اقدامات در فضای تاسیس و فعالیت گروه متالیکا تاکنون دنبال شده است که در ادامه به معرفی آن خواهیم پرداخت.


1. آشنایی با متالیکا

در سال 1981 یک نوازنده درام به نام « ‌لارس الریچ » با انتشار یک آگهی فراخوان تشکیل یک گروه هوی متال را اعلام و پس از مدتی موفق به جذب افراد مختلفی می‌شود.

 فعالیت این گروه‌ها مانند سایر گروه های هوی متال به صورت غیرقانونی و زیرزمینی در ظاهر و در باطن با حمایت سازمان‌های جاسوسی ایالات متحده آمریکا با شعارهای اجتماعی و اعتراضی ادامه و گسترش می‌یابد.

این گروه چند سال بعد پیشنهادهای Black metal را نیز ادامه داد و ضمن ارائه آثار مختلف زمینه را برای شکل‌گیری گروه های بعدی فراهم آورد.

 
  • ارزش‌های القایی متالیکا:

 متالیکا در حقیقت ضدارزش‌هایی را ارائه می‌نماید که شامل «بازگشت به تاریکی» (محور اصلی تفکرات شیطان‌پرستان، بی‌رحمی و تجاوزات جنسی، فحاشی، هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومی آن) می‌باشد.

همچنین گفتنی است متالیکا از هم‌جنس بازی نیز دفاع می‌نماید و آلبومی را در سالروز مرگ «کوئین»، همجنس‌باز بنام آمریکایی منتشر کرد.

برخی آمارها حکایت از این امر دارد که تاکنون بیش از ده میلیون و دویست هزار کپی از آلبوم های این گروه «موسیقی شیطانی» به فروش رسیده است .

برای آشنایی با افکار خوانندگان و اداره‌کنندگان گروه‌های متالیکا در ادامه برخی از اشعار ایشان با ترجمه آن ارائه می‌شود:

Band: Nargaroth

Song:The Day Burzum Killed Mayhem

Album: Black Metal Ist Krieg (2001)

a year of misery؟
سال بدبختی ؟

Darkness fills the sky.

تاریکی آسمان را در برگرفت

I hear the warriors cry.

صدای گریه سلحشور را می شنوم

The legend tells a story

افسانه‌ها داستانی را بیان می کنند

From a Viking from the north,

از وایکینگی از شمال

Who met a Death Warrior

چه کسی سلحشور مرگ را ملاقات کرده؟

Black Metal was never really the same.

بلک متال هرگز یکسان نبود

The legend call it murder

افسانه‌ها آن را کشتار نامیدند

And the Viking had survived.

و وایکینگ نجات یافت

But the eyes of the Death Warrior

اما چشمان سلحشور مرگ

Never saw again the sun upon the sky.

هرگز خورشید را بر فراز آسمان ندید

And the quintessence:

و در اصل:

Everyone recognized war,

همگان جنگ را تایید کردند

That Black Metal isn"t just Entertainment anymore.

بلک متال فقط یک سرگرمی نبود

I can still remember

هنوز هم می توانم به یاد بیاورم

My emotions so confused.

احساسات فوق العاده مغشوشم را

My soul was seeking answers.

روحم به دنبال پاسخ بود

No knife I let unused.

تیغه ای نبود که بگذارم بی استفاده بماند

So many questions

سوالات بسیار زیادی

I had to satisfy.

مجبور بودم که خرسند باشم

My soul was under torture,

روحم زیر شکنجه بود

But I knew my way was right

اما من می دانستم که راه من درست است

I see a cemetery fall asleep under fog

قبرستانی را دیدم که در زیر مه به خواب رفته بود

And I know the old days will never come Again.

و من می دانم که روزهای گذشته هرگز باز نمی گردند

1993, this year of misery was the knife

سالی از بد بختی که همانند چاقویی

which split the Black Metal scene apart.

چشم انداز بلک متال را از هم جدا ساخت

Since that mighty day Black metal split his Way,

بعد از آن روز بزرگ بلک متال توسط او دو نیم شد

And the unity was never the same again.

و یگانگی هرگز به جود نیامد

Lies, rumors and hate. Moneymaking, sadness And shame

دروغ‌ها ، شایعات و نفرت. منافع، دلسردی و شرمساری.

And all this by, the Day as Burzum Killed Mayhem.

و همه اینها در روزی که بارزام مایهم را کشت

Remember this day! Remember this way!

این روز را به خاطر سپار، این طریق را به خاطر سپار

That you never betray, what here leads you On your way!

تو هرگز تسلیم نخواهی شد، که در اینجا به راهی سوقت دهند

And I never will forget

و من هرگز فراموش نخواهم کرد

The day as this both warriors met.

روزی را که این دو سلحشور رودررو شدند

The blood was hot the moon was red

خون جوشان بود و ماه قرمز رنگ،

And Black Metal created his own grave.

و بلک متال برای خود قبری ایجاد کرد

And I dream from days before

و من رویایی دیدم از روز قبل

Black Metal Maniacs, no whore,

مجنونان بلک متال، هیچ فحشایی نبود

In the legions of war

در سپاه نبرد

The demons in our heads the law.

شیاطین بر سر ما قانون،

So I summon you once again,

و من تو را بار دگر فرا خواندم

We should never forget the pain

ما هرگز نباید رنج را از یاد ببریم

From older days in our veins

از روزگاران گذشته در شاهرگ ما

We now cut of that it can flow like rain.

تکه ای از آن هست که همانند باران گردش کند

Arrghh, this was the legend from

این افسانه ای بود از


2. دلایل استفاده از موسیقی

الف. جاذبه های مجازی و حاشیه‌ای موسیقی متالیکا مانند ایجاد فضا برای روابط آزاد دختران پسران

ب. ارزان و قابل دسترسی بودن موسیقی با توجه به ارتقاء‌تجهیزات فنی تکثیر و توزیع

ج. کاهش سطح حساسیت یا حساسیت زدایی از طریق نفوذ به خانواده‌ها، شرکت‌ها، اتومبیل‌های شخصی ،رایانه‌های شخصی و بالاخره گوشی‌های تلفن همراه.
 
 
3. روند و روال

 روند و روالی که موسیقی متالیکا در گسترش مقوله شیطان‌پرستی تاکنون طی کرده است بسیار قابل توجه می‌باشند.

ظهور یک خواننده جدید دقیقا به مثابه یک شیطان جدید همواره جمع تازه‌‌ای از علایق و عواطف اقشار مختلف مردم در کشورهای جهان را (علی‌الخصوص جوانان) به خود جلب می‌کند.

 نقش موسیقی متال نقش حساس گسترش دامنه مخاطبین شیطان‌گرایی می باشد. از سوی دیگر با گذشت زمان خوانندگان متالیکا همه روزه بیشتر تمایلات شیطانی خود را آشکار می‌نمایند و بدین‌سان می‌توان آنها را تنها عامل تبلیغ شیطان‌گرایی معرفی کرد.

 

4. مرلین منسون

 همانطور که در بخش قبلی به آنها اشاره شد، استفاده از موسیقی و به تبع آن ظهور خوانندگان جدید به مثابه شیاطین نو، ظرفیت‌های جدیدی را در اختیار شیطان‌پرستان قرار داد.

«برایان هاگ وارنر» نام اصلی فردی است که امروز به مرلین منسون یا به اختصار(MM) شهرت یافته است.

وی که اکنون علاوه بر هواداران چندین هزار نفری در اقصی نقاط جهان به عنوان شیطان بزرگ شناخته و مورد پرستش قرار می‌گیرد. مانند سایر افرادی که از چهره‌های شاخص شیطان‌پرستی به حساب می‌آیند دوران کودکی توام با سختی‌های فراوان مانند فقر و تنگدستی را سپری کرده‌است.

«برایان وارنر» تاکنون توانسته است نقش یک منجی را برای شیطان‌پرستی ایفا کند و این افراد را از بن‌بست عزلت خارج کرده و مجددا به عرصه فعالیت‌های اجتماعی وارد سازد.

مرلین منسون نیز مانند سایر چهره‌های شناخته شده شیطانیسم چندین مرحله در طول عمرش یعنی طی 38 سال گذشته، برای مدت چند ماه یا چند هفته از نظر‌ها دور شده و پس از طی زمان موردنظر با ارائه یک کنسرت بزرگ و یا در چهره‌ای جدید و البته سخیف‌تر از گذشته ظاهر می‌شود.

(لازم به ذکر است که شیطان‌پرستان ادعا می‌کنند که در این مدت به ملاقات شیطان و یا شیاطین می‌روند و دستوراتی را دریافت می‌کنند.)

گفتنی است طبق اطلاعات موجود زمانی که این افراد «غیب» می‌شوند، جلساتی را با برخی مقامات بلندپایه امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی برگزار می‌نمایند و خواسته‌هایشان را مبنی بر حمایت‌های مالی، حقوقی و ... بیان و از حمایت ایشان برخوردار می‌شوند.
 
 
 
 نوشته شده توسط تحلیل بی عینک در شنبه 87/6/16 و ساعت 11:52 صبح | نظرات دیگران()
درباره خودم

بی عینک
تحلیل بی عینک
وقایع را بی عینک ببینیم نه از درون عینک رسانه ها . همین

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 322
بازدید دیروز: 33
مجموع بازدیدها: 384707
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه